دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
ارزیابی روند تکهتکه شدگی شهر ری با استفاده از سنجهها
1
20
FA
سارا
فروتن
کارشناسارشد، گروه محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
sarah.foroutan.env@gmail.com
محمود
شریعت
استاد، گروه محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
mahmoud.shariat@yahoo.com
میرمسعود
خیرخواه زرکش
دانشیار، گروه GIS، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
kheirkhah@itc.nl
رحیم
سرور
استاد، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
sarvar83@gmail.com
10.22059/jtcp.2021.316852.670189
<strong>مقدمه: </strong>کاربری اراضی شهرری در دهههای اخیر در زمینة شهرنشینی رشدی بیسابقه داشته است. تغییرات کاربری اراضی بر شرایط اجتماعی، اقتصادی، و محیط زیست تأثیر میگذارد. گردآوری اطلاعات دربارة این تغییرات برای برنامهریزی و مدیریت بهتر نواحی شهری در توسعة پایدار ضروری است.
<strong>هدف</strong>: از این رو، هدف این مقاله این است که برای بررسی بهتر تغییرات کاربری تحت تأثیر توسعه در شهرری و همچنین بررسی یکپارچگی سیمای شهری از شاخص «تکهتکهشدگی» طی سالهای 1367 تا 1397 استفاده شود. سپس، راهکارهایی بر اساس معیارهای مناسب در جهت تعیین نقاط حساس ارائه شود.
<strong>روش: </strong>با کمک تصاویر ماهوارة لندست چهار کاربری شهری و مسکونی، زمینهای کشاورزی، فضای سبز، و زمینهای بایر استخراج و میزان تغییرات کاربری اراضی مشخص شد. برای بررسی تکهتکهشدگی سیمای شهرری از سنجههای تعداد لکه، تراکم لکه، و بزرگترین لکه استفاده شد. در بخشی از مطالعه از کراس تب نیز استفاده شد.
<strong>یافتهها: </strong>یافتهها نشان داد مساحت کاربری اراضی ساختهشدة شهری و فضای سبز شهری به ترتیب 7/369 و 6/55 هکتار افزایش و زمینهای کشاورزی و زمینهای بایر به ترتیب 8/213 و 5/211 هکتار کاهش داشته است. در کاربری شهری یکپارچگی افزایش یافته است. در کاربری فضای سبز و کشاورزی، به دلیل ایجاد و احداث جادهها، تکهتکهشدگی افزایش داشته است.
<strong>نتیجه: </strong>در ادامه بر اساس معیارهای «فاصله از مرز»، «فاصله از راهها»، «مساحت لکهها»، و «اندازة لکهها» راهکارهایی برای تعیین نقاط حساس و شکنندة پوشش گیاهی و مسکونی ارائه شد تا برای بهبود وضعیت آنها برنامهریزی شود. زیرا تغییر کاربری، بهویژه از بین رفتن پوشش گیاهی، بر سیمای سرزمین تأثیر منفی میگذارد.
تصاویر ماهواره ای,تکهتکهشدگی,توسعة شهری,راهکار,نقاط حساس
https://jtcp.ut.ac.ir/article_80992.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_80992_66fef3eb2774ceb31a6d64e2d210555d.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در شهر ایلام
21
56
FA
قباد
طهماسبی
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
ghobad.tahmasebi@yahoo.com
علیرضا
محمدی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
a.mohammadi@uma.ac.ir
محمد حسین
بوچانی
دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری، رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، تهران، ایران
boochani10@yahoo.com
10.22059/jtcp.2021.314126.670179
گفتمان تغییر اقلیم و مخاطرات پیش رو بخشی از مباحثی است که آمایش سرزمین به آن ورود کرده است. پویایی تغییرات جهانی و رویکرد حاکمیتی دولتهای جهانشمول چشماندازهای جدیدی را به روی مباحث آمایش سرزمین گشوده است. یکی از مواردی که از آن به عنوان چالش پنهان یاد میشود پیشامد سیلاب به منزلة یک مخاطرة روزافزون است. هدف این پژوهش مدلسازی متریک یا سنجه به منزلة واحد پایة فضایی جهت پیشبینی رخداد سیلاب است. در مقالة حاضر، ضمن بهکارگیری نرمافزار MikeUrban 2019، متناسب با اهداف پژوهش، از طیف وسیعی از ابزارها و مراحل پردازش کمی استفاده شد. به منظور پیشبینی سیلاب، عوامل رخدادی گذشته شامل؛ مرور مبانی و مطالعة شاخصهای عملیاتی به صورت پارسل، با استفاده از تصاویر سنجندة OLIماهوارة لندست ۸ مرتبط با سال 2020 با روش تفسیر تلفیقی، نقشة پایة شهر ایلام در فصول ترسالی سال (پاییز و زمستان و بهار) تحلیل و ساخت نقشۀ پوشش شهر در دو کاربری False Color (Urban) و Land/Water تهیه و انجام و در ادامه به منظور تعیین صحت و دقت نقشههای پوششی از تصاویر Google Earth استفاده شد. با ترکیب چهار سنجة منتخب با بیشترین همبستگی فضایی در 50 نقطة تصادفی شهر، سنجههای ششضلعی با مساحتهای بهینه انتخاب و الگوهای فضایی تحلیل شدند. مطابق نتایج، در پیشامد بالفعل 1 تعداد ۸ سنجة فضایی با مساحتی معادل 68 هکتار و پوشش 5/1 درصدی از کل محدودة شهر در معرض خطر سیلاب قرار دارند. در پیشامدهای 8/0 و 9/0 تعداد 19 سنجه با مساحت 170 هکتار، 6/3 درصد از پوشش کاربریهای محدوده در معرض خطر بالقوه قرار دارند. ضمن اینکه بین پیشامد سیلاب با نوع سنجه و میزان و جهت شیب و همچنین تراکم و عرض شبکة معابر از یک طرف و شبکة زهکشی همبستگی بالایی وجود دارد، در پیشامدهای زیاد ( 1 ـ 8/0) تعداد 28 سنجه در گروه کاربریهای مسکونی در مقیاس طرح تفصیلی با مساحت 5/76 هکتار، بایر و محصورشده با 55/70، شبکة معابر با 75/29، و پارک و فضای سبز با 17 هکتار خطرپذیرترین کاربریها تشخیص داده شدند. از میان همة گروههای کاربری خطرپذیر، 5/29 درصد در گروه نوساز، 5/44 درصد در گروه قابل نگهداری، و 18 درصد در گروه بافت فرسوده تشخص داده شدند.
آمایش سرزمین,ایلام,تحلیل فضایی,کاربری اراضی,مخاطرة سیل
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79478.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79478_119d933f74c6da22c5f9027eaa255ba2.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
تحلیل تغییرات فرم فضایی و جمعیتی در روند توسعۀ فضایی منطقۀ کلانشهری شیراز طی دورۀ 1375 - 1395
57
81
FA
زهرا
نعمتی
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
zahranemati999@gmail.com
هاشم
داداش پور
دانشیار گروه برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
hadadashpoor@gmail.com
10.22059/jtcp.2021.316990.670192
تعداد و جمعیت مناطق کلانشهری طی قرن گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است و همزمان با افزایش جمعیت، بهبود ارتباطات، روندهای جهانی، و ... تحولات زیادی در روند توسعة فضایی این مناطق رخ داده است. این تحولات همزمان در مناطق کلانشهری کشور ایران نیز مشاهده میشود. اما مطالعات انجامگرفته برای فهم تحولات این مناطق در ایران محدود است. در این مطالعه از تابع تراکم زمینشهری (U.L.D) به منظور بررسی روند تحولات توسعة فضایی در منطقة کلانشهری شیراز، از سال 1375 تا سال 1395، استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد منطقة کلانشهری شیراز طی سالهای 1375 تا 1395 فرم فضایی غیرمتمرکز و پراکندهای داشته است. الگوی تغییرات توسعة فضایی منطقه طی سالهای 1375 تا 1385 و 1385 تا 1395 نشان میدهد توسعة فضایی غیرمتمرکزتر و پراکندهتر شده است. بر اساس تحلیلهای جمعیتی، بیشترین تراکم جمعیتی در سالهای 1385 و 1390 و 1395 در حلقة بافر مرکزی، یعنی کلانشهر شیراز، به چشم میخورد. بر اساس توزیع جهتدار (انحراف استاندارد)، توزیع جمعیت به سمت شمال غرب منطقه پیش رفته است. همچنین، در تحلیل الگوی توزیع جمعیت، نتایج آمارة موران نشان میدهد جمعیت منطقه به صورت خوشهای توزیع شده است. در مجموع فرم فضایی غیرمتمرکز و پراکنده و شکلگیری خوشههای جمعیتی در روند توسعة منطقه برهمخوردن تعادل در توسعة فضایی و جمعیتی منطقه را نشان میدهد که از آثار مهم آن گسستگی شهری، جداییگزینی اجتماعی، وابستگی به اتومبیل، از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغات را میتوان نام برد.
تحولات فضایی,تراکم زمینشهری,فرم فضایی,منطقة کلانشهری شیراز
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79863.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79863_a81cff6cd8da794866637b85efef8c7d.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
تحلیلی بر علل نزول جایگاه کلانشهر تبریز در نظام شهری ایران و پیشبینی جمعیت و جایگاه آن تا افق 1410
83
114
FA
رسول
قربانی
استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة برنامه ریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
rasoul.ghorbani@yahoo.com
هوشمند
علیزاده
دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه کردستان و پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات شهری و منطقه ای آکادمی علوم اتریش
hosh.ali@yahoo.com
سونیا
کرمی
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة برنامه ریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
karamisonya@yahoo.com
10.22059/jtcp.2020.309809.670153
تحولات جمعیتی وسیع دهههای اخیر موجب تغییرات سریع در نظام شهری ایران و سلسلهمراتب آن شده است که افزایش یا کاهش رتبة شهرها در این نظام از پیامدهای آن است. در تحقیق حاضر به بررسی جایگاه کلانشهر تبریز در نظام شهری ایران از سال 1335 تا 1395 پرداخته شد و با پیشبینی جمعیت این شهر تا افق 1410 سعی شد جایگاه آیندة این شهر در نظام شهری ایران مشخص شود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی است. دادههای مورد نظر در تحقیق حاضر به دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) به دست آمد. از مصاحبه برای فهم علل مهاجرفرستی و از پرسشنامه جهت فهم علل کاهش باروری در کلانشهر تبریز استفاده شد و تعداد نمونهها در هر دو مورد بر اساس اصل اشباع تعیین شد. مدلنمایی، نرمافزار Spectrum، و شاخص تحرک رتبه به ترتیب برای پیشبینی فاکتورهای جمعیتی، پیشبینی جمعیت، و بررسی تغییرات رتبة کلانشهرها در نظام شهری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کاهش میزان باروری و مهاجرفرستی دلایل اصلی کاهش شدید میزان رشد جمعیت در کلانشهر تبریز است که اغلب دلایل اقتصادی منشأ آن بودهاند. با فرض باروری 5/1 و 8/1 و 1/2 در شهر تبریز شاهد افزایش جمعیت به تعداد 64/1 و 69/1 و 74/1 میلیون نفر و کاهش جمعیت خردسالان و افزایش تقریباً دوبرابری جمعیت سالمندان بالای 65 سال در افق 1410 خواهیم بود. در کل، نتایج حاصل از پیشبینی جمعیت نشان میدهد جایگاه کلانشهر تبریز در رتبة ششم نظام شهری ایران در افق 1410 تثبیت خواهد شد. اما فاصلة آن با کلانشهر هفتم، یعنی قم، کمتر خواهد شد که نیازمند توجه ویژه و مدیریت صحیح این مسئله جهت جلوگیری از سقوط مجدد رتبة آن است.
اسپکتروم,پیشبینی جمعیت,شاخص تحرک رتبه,کلانشهر تبریز,نظام شهری
https://jtcp.ut.ac.ir/article_78313.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_78313_53ac8ca874112e5b55e3884e49c02518.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
مدیریت و برنامهریزی فضای جغرافیایی شهرستان کنگاور جهت کاربریهای کشاورزی و مرتعداری
115
140
FA
حسن
رحمن آبادی
کارشناسارشد رشتة جغرافیای برنامهریزی شهری با گرایش محیط زیست شهری، دانشگاه پیام نور، قزوین، ایران
rahmanabadi11m87@gmail.com
محمد مهدی
حسین زاده
دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
m_hoseinzadeh@sbu.ac.ir
بابک
میر باقری
استادیار مرکز مطالعات سنجش از دور و GIS، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
b_mirbagheri@sbu.ac.ir
10.22059/jtcp.2020.297699.670085
ارزیابی توان اکولوژیکی محیط برای تعیین و سنجش توان بالقوه و نوع کاربری طبیعی سرزمین است. از اینرو ارزیابی توان محیط ابزاری برای مدیریت فضای جغرافیایی و برنامهریزیهای استراتژیک و راهبردی جهت توسعة پایدار و استفادة صحیح از منابع سرزمین است. در این مطالعه، شهرستان کنگاور با وسعت 9/883 کیلومتر مربع با هدف تعیین توان طبیعی (اکولوژیک) در ارتباط با کاربری کشاورزی و مرتعداری، با استفاده از مدل اکولوژیکی مخدوم، بررسی شد. در فرایند تحقیق ابتدا به جمعآوری و تهیه و تولید دادهها و منابع اکولوژیکی مورد نیاز پژوهش اقدام شد. پس از ساخت و ترکیب نقشهها در نرمافزار ArcGIS، به شیوة چندترکیبی، نقشة واحدهای محیط زیستی ساخته و با استفاده از ویژگیهای هر واحد محیط زیستی توان اکولوژیکی منطقه ارزیابی شد. بدین منظور، شاخصها و متغیرهایی که میتوانستند در این مدلها دخالت داشته باشند بررسی شدند. جهت طبقهبندی توان اکولوژیک منطقه در خصوص کاربری کشاورزی و مرتعداری و تهیة نقشة توان طبقات مختلف از 15 متغیر به منزلة معیار وزندهی و سنجش توان استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی توان اکولوژیک شهرستان کنگاور حاکی از استخراج 58 واحد محیط زیستی در 7 طبقه با توانهای کاملاً مناسب، مناسب، ضعیف، و نامناسب برای کاربری کشاورزی و مرتعداری است. 79/356 کیلومتر مربع قابلیت کاربری کشاورزی با توان کاملاً مناسب و مناسب را دارد. همچنین قابلیت منطقه با توان مناسب برای کاربری دیم و مرتعداری 23/72 کیلومتر مربع برآورد شد. در وضعیت موجود 26/483 کیلومتر مربع از شهرستان کنگاور به کاربری کشاورزی اختصاص داده شده است. این در حالی است که در وضعیت بهینه این مقدار برابر 79/356 کیلومتر مربع است. میزان اراضی تغییرکاربرییافته به کشاورزی 47/126 کیلومتر مربع است. بر اساس نتایج حاصل، اراضی منطقه بیش از توان آن برای کاربری کشاورزی (آبی و دیم) مورد بهرهبرداری قرار گرفته و اراضی با قابلیت مرتع به فعالیت کشاورزی تغییر کاربری یافته است.
ارزیابی توان اکولوژیک,تجزیهوتحلیل سیستمی,ساماندهی کاربری اراضی,منابع طبیعی,واحدهای محیط زیستی
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76161.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76161_9ffcc3099289ce41b9ad47bf923b5362.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
ارزیابی و مدلسازی اثرات گسترش شهری بر الگوهای سیمای سرزمین در کلان شهر کرج
141
166
FA
فاطمه
محمدیاری
0000-0002-8126-9807
دانشجوی دکترای آمایش محیطزیست، گروه محیط زیست، دانشکد منابع طبیعی و محیطزیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
mohammadyari.f@sku.ac.ir
میرمهرداد
میرسنجری
استادیار، گروه محیط زیست، دانشکدة منابع طبیعی و محیط زیست ، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
mehrdadmirsanjari@yahoo.com
اردوان
زرندیان
استادیار،پژوهشکدةمحیطزیست وتوسعةپایدارسازمان حفاظت محیطزیست، تهران، ایران
azarandian@gmail.com
10.22059/jtcp.2020.296920.670067
اهداف مطالعة حاضر ارزیابی تغییرات پوشش زمین و برآورد سناریوی آینده برای سال 1407 با استفاده از روش شبکة عصبی مصنوعی در کلانشهر کرج بود. سپس آثار تغییرات کاربری اراضی در پاسخ به گسترش شهری بر الگوهای سیمای سرزمین در سه سناریوی پایه، جاری، و آینده با استفاده از متریکهای سیمای سرزمین و آنالیز گرادیان صورت گرفت. نتایج نشان داد در دورة زمانی 22 ساله زمینهای کشاورزی و باغی به علت گسترش شهری بهشدت تخریب شدهاند. نتایج ارزیابی تغییرات در سیمای سرزمین نیز حاکی از این است که گسترش شهری در ترانسکت شمالیـ جنوبی به طرف حاشیهها (بهویژه به سمت شمال) و در ترانسکت شرقیـ غربی با شیب ملایم به سمت غرب منطقه در حال پیشروی است. همچنین، در صورت تداوم روند موجود، پیشبینی میشود در سناریوی آینده حاشیة شمالی کلانشهر کرج از محیط طبیعی به کاملاً انسانساخت تغییر کند. ازینرو، با توجه به نتایج متریک تراکم لکه و تراکم حاشیه در طول هر دو ترانسکت در سه سال مورد بررسی میتوان گفت گسترش منطقه به طرف حاشیهها صورت گرفته است و در سیمای سرزمین مرکز شهر تغییرات زیادی رخ نداده است. همچنین کاهش متریکهای تعداد و تراکم لکه در هر سه سناریو نشاندهندة پیوستگی سیمای سرزمین شهری است. به طور کلی رشد جمعیت و گسترش شهری موجب شده است الگوی سیمای سرزمین در کلانشهر کرج الگویی با شکل منظمتر و تنوع کمتر باشد. نتایج بیانگر آن است که ناهمگونی مکانی باعث تغییر در الگوهای سیمای سرزمین شده است. بنابراین رشد اراضی ساختمانی در برخی مناطق باید محدود شود و برای جلوگیری از تکهتکه شدن سیمای سرزمین باید توسعة متوازن انجام شود.
آنالیز گرادیان,کرج,گسترش شهری,متریک های سیمای سرزمین,مدلسازی
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76102.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76102_67fac9bdd9effbcbe9f686574f887dda.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
آمایش لندفرمهای ژئومورفولوژیکی جهت توسعۀ سکونتگاههای انسانی(مطالعۀ موردی: شهرستانهای جنوب شرق استان خراسان رضوی)
167
191
FA
شیرین
محمدخان
استادیار، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mohamadkh@ut.ac.ir
رضا
نامجویان
دانشآموختة دکترای مرتعداری، مسئول دبیرخانة مدیریت جامع حوزههای آبخیز، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، تهران، ایران
kharazmiabbasi@gmail.com
محسن
برزکار
دانشجوی دکترای ژئومورفولوژی، دانشکدة برنامهریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
mohsen.barzkar@ut.ac.ir
موسی
عباسی
دانشآموختة دکترای مخاطرات ژئومورفولوژی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
mosa.abbasi@ut.ac.ir
10.22059/jtcp.2020.295155.670055
توسعه و ایجاد سکونتگاه در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است. محدودة مورد مطالعه به علت شرایط توپوگرافیکی و زمینشناسی دارای محدودیتهای خاص در مکانگزینی و توسعة سکونتگاههای انسانی بود. به منظور کاهش مخاطرات محدودة جنوب شرق استان خراسان رضوی و اصلاح برنامههای آتی توسعه و ایجاد سکونتگاههای انسانی، به بررسی امکانسنجی منطقة مورد مطالعه جهت توسعة سکونتی پرداخته شد. پس از بررسیهای کتابخانهای و میدانی و گزینش معیارهای مناسب، با استفاده از مدل منطق فازی و به کمک نرمافزار GIS، مناطق مستعد جهت توسعه و ایجاد سکونتگاه تعیین شد. در این مطالعه، جهت شناسایی مناطق مستعد توسعه و ایجاد سکونتگاه بر اساس لندفرمهای ژئومورفولوژیکی، از یازده پارامتر شیب، جهت شیب، ارتفاع، خاک، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از سکونتگاه، ژئومورفولوژی به منزلة متغیرهای مستقل در شناخت توانها و تنگناهای ژئومورفولوژیکی در منطقه استفاده شد. نتایج حاصل از پهنهبندی بر اساس مدل فازی نشان داد حدود 61 درصد مساحت منطقة مورد مطالعه در طبقات بسیار نامناسب و نامناسب واقع شده است که این به معنی نامساعد بودن شرایط ژئومورفولوژیکی در این بخش از محدودة مورد مطالعه جهت ایجاد و توسعة سکونتگاههای انسانی است. حدود 58/14 درصد از مساحت محدودة مورد مطالعه دارای شرایط متوسط و حدود 24 درصد از مساحت منطقة مورد مطالعه دارای شرایط مطلوب و مساعد جهت فعالیتهای ساختوساز و ایجاد نواحی سکونتگاهی جدید است. واحدهای مخروطافکنهای و دشتهای آبرفتی مناسبترین مکان برای ایجاد و توسعة سکونتگاهاند.
آمایش,پهنهبندی,خراسان رضوی,ژئومورفولوژی,سکونتگاه های انسانی,مدل فازی
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76674.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_76674_54f284e63b013adc79a0a760cc734f1e.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
تغییرات سطح سفرۀ آبهای زیرزمینی با استفاده از دادههای ماهوارهای GRACE در موتور گوگل ارث (منطقۀ مورد مطالعه: حوضۀ آبخیز دریاچۀ ارومیه، ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷)
193
214
FA
وحید
عیسی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
vahidisazade75@gmail.com
میثم
ارگانی
استادیار، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
argany@ut.ac.ir
10.22059/jtcp.2020.304748.670127
بررسی تغییرات آب سفرههای زیرزمینی در برنامهریزی مدیریت پایدار منابع آب هر منطقه از اهمیتی ویژه برخوردار است. بنابراین کاهش سطح تغییرات سفرة آبهای زیرزمینی نیازمند مدیریت و برنامهریزی درست برای بهرهبرداری از منابع آب است. در این مطالعه سطح تغییرات سفرة آبهای زیرزمینی حوضة دریاچة ارومیه، با استفاده از دادههای ماهوارهای GRACE (باندهای سهگانة JPL و GFZ و CSR، مدل CRI Filtered، فیلتر زمانی و مکانی و پروداکت خشکی Lew-Thiknth Uncertainty) در موتور گوگل ارث مربوط به سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ بررسی شد. نتایج حاصل از باندهای سهگانه نشان داد باند JPL در ۱ مه ۲۰۰۴ میانگین سطح تغییرات سفرة آبهای زیرزمینی را ۹۴۷/۱۴ سانتیمتر، باند GFZ در ۱ سپتامبر ۲۰۱۵ این تغییرات را ۵۵۸/۳۰- سانتیمتر، و باند CSR این تغییرات را ۲۰۶/۲۸- سانتیمتر برآورد کرده است. بنابراین، مدل CRI Filtered میتواند مرز میان پهنههای خشکی و آبی را به طور بسیار دقیق تشخیص دهد. نتایج حاصله نشان داد این مدل بیشترین ضخامت کل آب مایع در سفرة آبهای زیرزمینی را در ۳۱ مارس ۲۰۰۲ حدود ۵۹۹/۱۱ سانتیمتر و عدم قطعیت آن را حدود ۷۶۷/۹ سانتیمتر برآورد کرده است. میتوان گفت مدل مورد نظر، در ۲۲ مه ۲۰۱۷، کمترین میزان ضخامت کل آب مایع را ۳۰۹/۱۲- و عدم قطعیت آن را ۷۵۹/۱۰ سانتیمتر تخمین زده است. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت میزان سطح تغییرات آب سفرههای زیرزمینی حوضة آبخیز دریاچة ارومیه از نظر پارامتر ضخامت کل آب مایع (Lew-Thiknth) در قسمتهای شمالی حوضة دریاچة ارومیه و از نظر پارامتر عدم قطعیت در قسمت شمال شرقی حوضة دریاچة ارومیه بهشدت با افت سطح آب سفرههای زیرزمینی روبهروست.
حوضة دریاچة ارومیه,دادههای ماهوارة GRACE,سفرة آبهای زیرزمینی,موتور گوگل ارث
https://jtcp.ut.ac.ir/article_77856.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_77856_3fe5f6ec3bea50e1b29757615db7abde.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
مدلسازی روند تغییرات زمانیـ مکانی کاربری اراضی و توسعۀ شهری اهواز مبتنی بر رویکرد آمایشی
215
245
FA
محمد
عبیات
0000-0002-2041-0272
کارشناسارشد مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست (ارزیابی و آمایش سرزمین)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خوزستان (تهران)، اهواز، ایران
m.abiat20@gmail.com
مصطفی
عبیات
0000-0002-8040-6291
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
mostefa.abiyat@gmail.com
مرتضی
عبیات
0000-0002-1649-9673
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
morteza.abiyat@yahoo.com
10.22059/jtcp.2020.313706.670174
تغییرات کاربری زمین و توسعة شهری از مباحث اساسی در آمایش سرزمین به شمار میآیند. مطالعة میزان تغییرات در گذشته و پیشبینی این تغییرات در آینده نقشی بسزا در ساماندهی فضاهای شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و توسعة شهری در اهواز با رویکرد آمایشی مبتنی بر توسعة متوازن شهری است. تصاویر TM (1989)، ETM+ (2002)، و OLI (2019) ماهوارة لندست پایة تحلیل این روند هستند. جهت شناسایی تغییرات از مدل LCM و برای پیشبینی تغییرات از مدل زنجیرة CA-Markov استفاده شد. تصاویر با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا طبقهبندی و نقشههای کاربری اراضی سه سنجنده با چهار کلاس پوشش گیاهی، نواحی بایر، نواحی ساختهشده، و پهنههای آب تهیه شد. افزایش دقت نقشهها با بهرهگیری از دو شاخص NDVI و SAVI به طور مجزا در طبقهبندی تصاویر صورت پذیرفت. کارایی هر شاخص از طریق ضرایب کاپا و صحت کلی نقشههای کاربری اراضی تعیین شد و سپس با استفاده از نقشههای مربوط به شاخص برتر بررسی تغییرات انجام گرفت. یافتهها نشان داد نقشههای مربوط به شاخص SAVI از صحت بیشتری برخوردارند. ازینرو، در بررسی تغییرات کاربری زمین به کار رفتند. نتایج مدل LCM نشان داد در بازة 1989 تا 2002 میزان 92/2604 هکتار و در بازة 2002 تا 2019 میزان 77/3174 هکتار به نواحی ساختهشده افزوده شده است. در هر دو بازه، بیشترین تغییرات در تبدیل اراضی بایر به نواحی ساختهشده و کمترین تغییرات در تبدیل نواحی ساختهشده به پهنههای آبی بوده است. نتایج مدل CA-Markov تا سال 2029 نیز حاکی از ادامة روند افزایش نواحی ساختهشده بود؛ طوری که در دَه سال میزان 82/2238 هکتار به نواحی ساختهشده الحاق مییابد و مساحت آن به 63/12345 هکتار در سال 2029 میرسد.
آمایش سرزمین,اهواز,تغییرات کاربری زمین,توسعة شهری,LCM,.CA-Markov
https://jtcp.ut.ac.ir/article_78904.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_78904_56af94b193b17aaf5dbf266abeea6105.pdf
دانشگاه تهران
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2423-6268
13
1
2021
03
21
مدلسازی مکانی و اولویتبندی مناطق مستعد جهت احداث بیمارستان با استفاده از تحلیل-های تصمیمگیری چند معیاره مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی (مطالعۀ موردی: منطقۀ 5 تهران)
247
280
FA
ایمان
زندی
0000-0002-4137-1129
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدة مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
imanzandi.dgh@ut.ac.ir
پرهام
پهلوانی
استادیار، دانشکدة مهندسی نقشهبرداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
pahlavani@ut.ac.ir
10.22059/jtcp.2021.313899.670175
بیمارستانها از مراکز خدماتی ضروری مورد نیاز بشرند که نقش آنها در سلامت جامعه و شهروندان بسیار حائز اهمیت است. یکی از موضوعات مهم مربوط به بیمارستانها در شهرهای توسعهیافته تعیین مکان مناسب و بهینه جهت احداث آنهاست. در این پژوهش، به منظور تعیین مکان بهینة احداث بیمارستان، از تلفیق دیدگاه خبرگان و سیستمهای اطلاعات مکانی و تصمیمگیری چندمعیاره استفاده شد. بدین منظور ابتدا دوازده معیار، به منظور مدلسازی مکانی مناطق مستعد احداث بیمارستان، انتخاب و سپس وزن هر یک از معیارها با استفاده از روش وزندهی فرایند تحلیل شبکه (ANP) محاسبه شد. در ادامه، نقشة مناطق مستعد و غیر مستعد احداث بیمارستان تهیه و یازده سایت در مناطق مستعد انتخاب شد. در مرحلة بعد، بار دیگر وزن هر یک از معیارها با استفاده از روش وزندهی اهمیت معیارها از طریق همبستگی بین معیارها (CRITIC)، تعیین شد. پس از آن، با استفاده از تلفیق روشهای وزندهی ANP و CRITIC با روشهای تصمیمگیری چندمعیارة ارزیابی بر اساس فاصله از راهحل میانگین (EDAS) و ویکور (VIKOR) مکانهای کاندید رتبهبندی شدند. نتایج مدلسازی مکانی نشان داد نیمة غربی منطقه جهت احداث بیمارستان جدید از تناسب بسیار بیشتری نسبت به سایر مناطق برخوردار است. بر اساس نتایج روش ANP معیار فاصله از بیمارستانها و بر اساس نتایج روش CRITIC معیار ریسک آسیبپذیری لرزهای مهمترین معیار در تعیین مکان بهینة بیمارستان بودند. بر اساس نتایج رتبهبندی روشهای CRITIC-EDAS، CRITIC-VIKOR، و ANP-EDAS سایت شمارة 1 و بر اساس نتایج روش ANP-VIKOR سایت شمارة 8 مناسبترین مکان جهت احداث بیمارستان جدید بودند. با توجه به نتایج ارزیابی سایتها توسط کارشناسان، روشهای CRITIC-EDAS و CRITIC-VIKOR از صحت بالاتری در انتخاب مکان بیمارستان برخوردارند.
تصمیم گیری چندمعیاره مبتنی بر سیستمهای اطلاعات مکانی,مکانیابی بهینة بیمارستان,ویکور,ANP,Critic,EDAS
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79289.html
https://jtcp.ut.ac.ir/article_79289_5db830b412e27a53e4803c1560048b7b.pdf