2024-03-28T12:31:47Z
https://jtcp.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9800
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
تحلیلی بر تغییرات ساختاری سیمای سرزمین کلانشهر تبریز با استفاده از مبانی اکولوژی سیمای سرزمین و با تأکید بر مفهوم پیوستگی
حسن
محمودزاده
حسن
مسعودی
جوامع شهری، سیماهای سرزمین پیچیدهای هستند که بر اثر افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی با رشد نامتوازن و برونزا مواجه شدهاند و به سرعت در حال تغییرند؛ به طوری که زمینهای غیرشهری و بزرگ به مصرف شهرها و ساختوسازهای شهری رسیده و با گذشت زمان، به قطعات کوچکتر تقسیم میشوند. لذا پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی و ارزیابی تغییرات صورتگرفته در ساختار سیمای سرزمین کلانشهر تبریز و بررسی کارایی متریکهای سیمای سرزمین در تحلیل تغییرات تدوین شده است. در همین زمینه، در ابتدا نقشههای کاربری اراضی برای سالهای 1984، 2000 و 2018 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست تهیه گردید. در ادامه به منظور تحلیل تغییرات، ترکیبی از متریکهای سیمای سرزمین شامل: NP، CA، PLAND، LPI، ED، MPS، LSI و COHESION در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین و با کاربرد نرمافزار Fragstats4.2 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد اراضی ساختهشده در این بازة زمانی، بیشترین تغییرات و رشد را داشتهاند و در مقابل اراضی کشاورزی، باغات و فضای سبز روند نزولی داشته و به کاربریهای دیگر تبدیل شدهاند. همچنین تعداد و تراکم حاشیۀ لکهها در طول زمان افزایش یافته و به تکهشدگی سیمای سرزمین منجر شده است. از سوی دیگر، متوسط اندازۀ لکههای متعلق به اراضی ساختهشده و اراضی کشاورزی و باغی به ترتیب افزایش و کاهش یافته و با افزایش شاخص شکل سیمای سرزمین موجب ازهمگسیختگی بیشتر و پیچیدگی سیمای سرزمین شهر تبریز شدهاند. به طور کلی، تحلیل نقشههای کاربری اراضی و متریکهای سیمای سرزمین بهوضوح آثار فعالیتهای انسانی و شهرنشینی بر محیط اطراف را نمایان میسازد و نتایج حاکی از این است که سیمای سرزمین شهر تبریز بهمرور ریزدانه، پیچیده و از نظر هندسی نامنظمتر و با کاهش پیوستگی، از هم گسیختهتر گردیده است.
پیوستگی سیمای سرزمین
سیمای سرزمین
شهر تبریز
کاربری اراضی
متریکهای سیمای سرزمین
2019
09
23
179
204
https://jtcp.ut.ac.ir/article_73604_62841449f67aa03e5b6966c70d7b29bb.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
شناسایی و تحلیل پیشرانهای کلیدی آمایش منطقهای براساس آیندهپژوهی در شهرستان گرگان
الهام
صدیقی
عبدالر سول
سلمان ماهینی
سیدحامد
میرکریمی
حسن
دلیری
برایان
فث
آیندهپژوهی در فرایند آمایش سرزمین، به تصمیمگیران اجازه میدهد در فرایند تصمیمگیری در مسائلی با پیچیدگیهای زیاد و عدم قطعیتهای بالا، با تمرکز بر پیشرانهای کلیدی به حل مسائل مبهم و دیریاب فایق آیند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مشارکت مدیران استان گلستان و خبرگان دانشگاهی، مهمترین پیشرانهای تغییر در زمینۀ آمایش سرزمین شهرستان گرگان شناسایی شود تا بر پایۀ آن، مسیر درستی به سوی آیندۀ مطلوب ترسیم کرد. این پژوهش تحلیلیپیمایشی است و دادههای مورد نیاز با بررسی منابع علمی و اسناد توسعه و آمایش استان گلستان و همچنین از طریق مصاحبه و نشستهای تخصصی جمعآوری و تجزیه و تحلیل شده است. با بررسی منابع علمی، 77 عامل مؤثر بر تغییر کاربریهای سرزمین فهرست شدند. از میان 77 عامل، تعداد 22 عامل نماینده طی نشست تخصصی انتخاب شدند. از دو گروه و در مجموع 70 نفر، شامل مدیران سازمانهای مرتبط با فرایند آمایش سرزمین در شهرستان گرگان و متخصصان دانشگاهی طی پرسشنامۀ حضوری و آنلاین درخواست شد مقایسۀ زوجی میان عوامل تأثیرگذار صورت پذیرد. با کاربرد تحلیل ساختاری و ماتریس اثرات متقاطع مهمترین عوامل بررسی و سنجش شدند. نتایج نشان داد از میان 22 عامل، عوامل «سیاستهای دستوری»، «فناوری»، «خدمات دولتی در بخشهای چهارگانه» و «زیرساختهای حملونقل انرژی» پیشرانهای کلیدی تغییر در اجرای آمایش شهرستان گرگان هستند. متغیر «سیاستهای دستوری» مورد توافق هر دو گروه متخصصان دانشگاهی و مدیران شهرستان است، در درجۀ اول اهمیت قرار دارد و میتواند بهعنوان پیشران کلیدی، بر سایر متغیرها اثرگذار باشد.
آیندهنگاری
تصمیمگیران
کاربری
مشارکت متخصصان
میکمک
2019
09
23
205
233
https://jtcp.ut.ac.ir/article_74138_9f93c460e689e6cf8627d641ddec1b08.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
تبیین الگوی توسعۀ منطقهای از طریق خوشههای فعالیتی در استان تهران با تأکید بر رقابتپذیری
سوده سادات
طباطبائی
زهرا سادات سعیده
زرآبادی
یوسفعلی
زیاری
حمید
ماجدی
توسعۀ منطقهای که همواره از اهمیت فراوانی در برنامهریزی کلان برخوردار بوده، امروزه با توجه به پیامدهای ناشی از جهانیشدن، نیازمند رویکردهای نوینی است که در برابر تغییرات مناطق انعطافپذیر باشد. ازجملۀ این پیامدها، ظهور اقتصادهای منطقهای قدرتمند با تولید ناخالص بالاست که کانون توجه بسیاری از برنامهریزان به ایدۀ رقابتپذیری شده است. تحقیق حاضر با بهرهگیری از رویکردهای متأخرِ مطرحشده و ابعاد حائز اهمیت در اقتصاد جهانی، به بررسی این مفهوم در سطح مناطق پرداخته است. هدف از این پژوهش، تحلیل جریانها و روابط ساختاریعملکردی در راستای تبیین الگویی بومآورد از خوشههای فعالیتی در استان تهران است. این تحقیق بر حسب نوع هدف، توسعهایکاربردی و از لحاظ ماهیت روش، تحلیلیتوصیفی است. گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات اسنادی و کتابخانهای بوده و ابزار گردآوری نیز فیشبرداری، آمارخوانی و مستندسازی است. تحلیل دادهها با بهرهگیری از روشهای تحلیل خوشهای و شاخص تخصصی صورت گرفته و نتایج آن پس از بررسی قابلیت طبیعی هر شهرستان، در شناخت خوشههای فعالیتی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان میدهد الگوی فعالیتی استان تهران به صورت خوشۀ در قلمرو کلانشهر بوده و شهرستانهای واقع در آن در قالب پنج خوشۀ ناحیهایمحلی قابل تشخیص است. خوشههای فعالیتی فوق میتواند با برنامهریزی مشترک و هدفمند بر اساس اولویتهای تعیینشده در این مقاله، مقدمات توسعۀ منطقهای در استان تهران را فراهم آورند.
استان تهران
توسعۀ منطقهای
رقابتپذیری
خوشههای فعالیتی
2019
09
23
235
262
https://jtcp.ut.ac.ir/article_74407_e8708b2de66173cf4ed079f6035fd745.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
برنامهریزی بستر طبیعی شبکههای بومشناختی (مورد مطالعه: سیمای سرزمین شهری کرج)
شعله
حسنی
شهیندخت
برق جلوه
بررسی کیفی روند شهرنشینی حاکی از آن است که توسعۀ نامناسب، آسیبهای فراوانی به ساخت سیمای سرزمین شهری وارد کرده است. ابزار حل مشکل، برنامهریزی شبکههای بومشناختی بهعنوان گذرگاههای ماده و انرژی است. برنامهریزی عناصر طبیعی ساختار مشتمل بر لکه و کریدورهای سبز و باز، راهگشای پژوهشگر در راستای نیل به اهداف پژوهش خواهد بود. این اهداف عبارت است از: حفظ و ترمیم منابع طبیعی، تقویت نیروهای سایبرنتیکی در راستای ارتقای پایداری عملکرد، تعادل ساختاری و تغییرپذیری زیستگاهی. مدل روششناختی پژوهش در کلانشهر کرج، با شناسایی عناصر انعطافپذیر به تقویت فرایندهای بومشناختی پرداخت و با رویکرد بوم- جامعهشناسانه و تشکیل شبکۀ زیستگاه شهری، در جهت پایداری استفاده شد. به کمک نرمافزارهای GIS به تهیۀ نقشه و رقومیکردن دادهها پرداختیم. با RS نیز برداشت تصاویر ماهوارهای انجام شد. از طریق FRAGSTATE 4,2 نیز به بررسی تغییرات متریکهای مربوط در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۸ پرداخته شد. نتایج تغییرات در لکههای بایر بهصورت ۷/۹۸ درصد کاهش CA، ۵/۷۹ درصد افزایش NP، ۱/۵ درصد کاهش Cohesion، مسکونی بهصورت ۲۴/۱۵ درصد کاهش CA، ۲۶/۱۶ درصد افزایش NP، ۳/۹۶ درصد کاهش Cohesion و سبز بهصورت ۳۸/۸ درصد کاهش CA، ۲۷۵/۵ درصد افزایش NP، ۳۴/۰ درصد کاهش Cohesionبرداشت شد که برایند بررسی دال بر افزایش انقطاع، کاهش پیوستگی بستر طبیعی، نزول عملکرد بومشناختی و تأثیر نامطلوب آن بر ساختار اجتماعی بود. بنابراین میتوان نخست با برنامهریزی طبیعتمحور، شاهد پویایی عملکرد شبکۀ ارتباط-انزوایی عناصر طبیعی و انسانساخت سیمای سرزمین شهری درگذر زمان بود و سپس، با ایجاد فرهنگ جامعنگر و مبتنی بر اخلاق زیستی، به رفع خلأ اجتماعی فائق آمد تا شهر کرج در مسیر توسعۀ پایدار متعالی قرار گیرد.
برنامهریزی بومجامعهشناختی
برنامهریزی شهری
بومشناسی سیمای سرزمین
شهر کرج
زیرساختهای طبیعی شبکههای بومشناختی
2019
09
23
263
283
https://jtcp.ut.ac.ir/article_73588_e8e3366ccd1d2abcc53e89c700a94bb9.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
بررسی و تحلیل اثرات کاهش سطح آب دریاچۀ ارومیه بر سطوح توسعۀ شهرستانهای پیرامون
سمیه
محمدی حمیدی
حسین
نظم فر
محمد حسن
یزدانی
احد
رضایان قیه باشی
بحث تغییرات محیطی در حال حاضر بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای فراروی جامعۀ جهانی مطرح است و یکی از گستردهترین مباحث علمی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در سطوح مختلف جهان را به خود اختصاص داده است. وقوع خشکسالیهای شدید و مستمر، در دورههای زمانی مختلف، بسیاری از نقاط کرۀ زمین را تهدید میکند و باعث تحولات سریع و عمیقی در سطوح توسعۀ اقتصادی و اجتماعی بوده است و منطقۀ خاورمیانه و ایران، از این قاعده مستثنا نیست. خشکشدن منابع آبی ازجمله دریاچهها از نمودهای بارز این تغییرات است که همواره مشکلاتی برای سکونتگاههای اطراف خود به همراه داشته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخصهای توسعه در شهرستانهای 22گانۀ واقع در حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه است. که در چند دهۀ اخیر با کاهش سطح آب و خشکی مواجه است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفیتحلیلی است. دادهها و اطلاعات نیز از منابع و اسناد سازمان آمار و سرشماریهای سالهای 85 و 95 جمعآوری شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات نیز از روش ویکور و شاخص خودهمبستگی فضایی موران در نرمافزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج حاصل از محاسبات آماری نشان میدهد سطوح توسعه طی ده سال اخیر در حوضه، تغییرات بارزی داشته است و بهمرور از الگوی توزیع پراکنده در سال 85 با توجه به سیاستهای توسعه به توزیع خوشهای در سال 95 تبدیل شده است. همچنین نرخ اشتغال کاهش و نرخ بیکاری افزایش یافته است. با مقایسۀ آمار میتوان اثرات منفی کاهش سطح آب دریاچه را طی ده سال اخیر در شهرستانهای حوضۀ آبریز بهوضوح مشاهده کرد و کاهش تدریجی سطح آب دریاچه و به دنبال آن، کاهش میزان اشتغال و افزایش نرخ بیکاری دلیل اصلی عدم تعادل توسعه در منطقه است.
تحلیل فضایی
توسعه
دریاچۀ ارومیه
ویکور
2019
09
23
285
309
https://jtcp.ut.ac.ir/article_74107_4743fae6ef71980cc473e42754acb0f0.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
تحلیل ریختشناسی شبکۀ شهری با رویکرد تعادلبخشی به فضا (مطالعۀ موردی: شبکۀ شهری استان هرمزگان)
وحید
مشفقی
یحیی
جعفری
هادی
علیزاده
تعادلبخشی به ساختار فضایی و تعیین شبکۀ شهری آینده، مأموریت بنیادین آمایش سرزمین تلقی میشود. شهرها بهعنوان عناصر اصلی سازمانیابی فضا در قالب شبکۀ شهری سازمان مییابند. شبکۀ شهری درانطباق دو بعد فرم و کارکرد سنجیده میشود که از طریق تحلیل روابط آنها میتوان کارایی الگوهای مختلف را بررسی کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل ریختشناسی شهری به منظور انطباق ابعاد ریختشناسی و کارکردی شبکۀ شهری استان هرمزگان انجام گرفته است. هدفگذاری پژوهش از نوع کاربردی و روششناسی آن به صورت توصیفیتحلیلی است. شاخصهای تحلیلی پژوهش برای ریختشناسی شبکۀ شهری در استان هرمزگان شامل شبکۀ راهها، فاصلۀ میان سکونتگاهها، جمعیت شهری و نوع خدمات است. ابزار تحلیلی پژوهش برای پیشبرد هدف پژوهش، تحلیلهای فضایی تراکم، درونیابی فاصلۀ وزنگذاریشدۀ معکوس در قالب نرمافزار Arc GIS 10-4 است. نتایج پژوهش نشان میدهد ریختشناسی شبکۀ شهری استان هرمزگان از چهار الگو یعنی الگوی تکمرکزی، الگوی چندمرکزی، الگوی خطی و الگوی جزیرهای تبعیت میکند که موقعیت استقرار این الگوها در استان بیانگر رابطۀ بین موقعیت استقرار و ریختشناسی شبکه است. به دلیل استقرار شهرهای بزرگ استان در مجاورت دریا، الگوهای تکمرکزی و خطی بیشتر تحت تأثیر عامل دریا شکل گرفتهاند. همچنین الگوهای جزیرهای و منفرد علاوه بر جزایر استان، در پهنههای کوهستانی یا دشتهای میانکوهی استقرار یافتهاند. برایند پژوهش نشاندهندۀ آن است که منطبقنبودن فرم و کارکرد موجب ارتباط و تعامل ضعیف حوزههای همپیوند شهری میشود. این ناهمخوانی، تحقق بهرهمندی شبکۀ شهری از فرصتهای همجواری را کاهش میدهد و کارایی شبکه ضعیف میشود.
استان هرمزگان
ریختشناسی
شبکۀ شهری
عملکرد شبکه
2019
09
23
311
336
https://jtcp.ut.ac.ir/article_74263_c3664348254a1b22c9a8e5507edfddda.pdf
مجله علمی " آمایش سرزمین "
2008-7047
2008-7047
1398
11
2
تأثیر فضاییِ ساخت اجتماعی- اقتصادی نواحی روستایی بر افت منابع آب زیرزمینی (مطالعۀ موردی: سکونتگاههای روستایی شهرستان لردگان)
علی
تقی پور جاوی
سید اسکندر
صیدایی
فرامرز
بریمانی
آب، اساسیترین عنصر حیات، بیش از پیش بهعنوان شاخص توسعه مطرح میشود؛ زیرا پیوند ناگسستنی با پایداری جوامع انسانی، بهویژه کارکرد اجتماعیاقتصادی سکونتگاههای روستایی دارد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین و ریشهیابی علل افت منابع آب زیرزمینی در ارتباط با ساخت اجتماعی- اقتصادی نواحی روستایی شهرستان لردگان است. مسئلۀ اصلی این است که همزمان با رشد جمعیت و افزایش تقاضا (برای رفع نیازهای جوامع روستایی)، بهرهبرداری بیرویه و فشار بر منابع آب زیرزمینی، سیر صعودی یافته است. دادههای پژوهش، به دو روش مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شد، سپس آمار بلندمدتِ 40 چاه مشاهدهای (1364 تا 1394) در تلفیق با مشاهدات کمی و مصاحبه با خبرگان موضوع، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و به یاری روشهای آمار استنباطی و نرمافزار GIS تجزیه و تحلیل شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد اجرای برنامۀ اصلاحات ارضی، افزایش شمار بهرهبرداران زراعی، حفر چاههای عمیق، توسعۀ سطح زیرکشت آبی و تغییر شیوۀ تولید، با بهرهبرداری بیرویه و افت سطح آب زیرزمینی در قلمرو پژوهش، رابطه دارد. نتیجۀ تحقیق مبین این حقیقت است که همگام با رشد سه برابری جمعیت در فضای زیستی دشتها و خردشدن قطعات زراعی و نیز حفر بیاندازۀ چاههای عمیق، تراز منابع آب زیرزمینی در آبخوانها تا مرز 22- متر افت کرده است.
آب زیرزمینی
بهرهبرداری
ساخت اجتماعی- اقتصادی
لردگان
نواحی روستایی
2019
09
23
337
360
https://jtcp.ut.ac.ir/article_73603_21c1b5303c3c192f4a46cc82be7a12c4.pdf