وقوع آتشسوزی در جنگلها و مراتع از مخربترین حوادثی است که آثار و پیامدهای زیاد و گاهی جبرانناپذیری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و انسانی به دنبال دارد. روند آتشسوزیها طی 20 سال گذشته در ایران نشان میدهد که به طور متوسط هر ساله به ویژه با فرارسیدن ماههای گرم، بیش از 1000 فقره آتشسوزی صرفاً در جنگلها رخ داده و نزدیک به 3500 هکتار از عرصههای جنگلی در طعمه آتشسوزی گرفتار شده و بخشی از این عرصهها نیز کاملاً از بین رفتهاند.
هر چند که هنوز ارزش بازاری و غیربازاری گونههای گیاهی و جانوری جنگلها و مراتع به طور دقیق تعیین نشده است، ولی از بین رفتن بخشی از عرصههای جنگلی و مرتعی کشور، از بین رفتن حیات وحش و کاهش تنوع زیستی گیاهی و جانوری، آلودگی هوا و گرم شدن کره زمین، تشدید فرسایش خاک و آثار شناخته و ناشناخته دیگر، از جمله پیامدهای آتشسوزی جنگلها به شمار میروند. همچنین هزینههای مستقیم و غیرمستقیم زیادی از جهت اطفای حریق و احیا و بازسازی مناطق سوختهشده به اقتصاد کشور تحمیل میشود. یکی دیگر از مهم ترین پیامدهای منفی وقوع آتشسوزی در جنگلها و مراتع، به خطر افتادن معیشت جامعه محلی وابسته به جنگلها و مراتع است که از منابع و تولیدات جنگلی از جمله محصولات فرعی (دارویی، خوراکی، صنعتی) و مرتعی، برای امرار معاش خود استفاده میکنند؛ یا این که از چوب درختان برای پختوپز، ساخت مسکن و غیره استفاده میکنند و نیاز است تدابیر لازم برای این امر اندیشیده شود.
طبق بررسیها، تقریباً 10 درصد آتش سوزی در جنگل ها و مراتع کشور توسط عوامل طبیعی مانند برخورد صاعقه و آذرخش و خودسوزی جنگلها در اثر وزش بادهای گرم به وقوع می پیوندد ولی در بیش از 90 درصد آتشسوزیها عامل انسانی به صورت عمدی (ازجمله اختلافات قومی و عشیرهای و ایجاد آتشسوزی بهمنظور ضربه زدن به طوایف و اقوام دیگر؛ تبدیل جنگل به مرتع بهمنظور تأمین علوفه بیشتر برای چرای دام؛ تهیه و فروش زغال به سوداگران به ویژه در جنگلهای مناطق مرزی؛ گسترش اراضی کشاورزی همجوار جنگلها و مراتع توسط افراد سودجو و فرصتطلب یا یا به عبارت دیگر ایجاد آتشسوزی بهمنظور تصاحب زمینهای منابع طبیعی و آتش زدن بقایای محصولات یا به اصطلاح پسچر مزارع در مجاور جنگل ها) و غیرعمدی (ازجمله سهل انگاری یا کم توجهی گردشگران، چوپانان، جنگل بانان، کشاورزان و در انجام اقدامات مخاطره آمیز مانند خاموش نکردن صحیح آتش، انداختن ته سیگار روشن در طبیعت، رها کردن زباله های پرخطر مانند بطریهای شیشه ای و غیره) دخالت داشته است. به طور کلی غالب بودن نقش عامل انسانی در وقوع آتشسوزیها به ویژه آتش سوزی های که از روی عمد رخ می دهد و دلایلی که باعث شده جامعه محلی بعضاً خود عامل وقوع آتش سوزی باشند یا اینکه حداقل در برابر وقوع آتش سوزی احساس مسئولیت چندانی نداشته باشند، نشان از این دارد که کشور و متولیان امر نتوانسته اند در زمینه آموزش، فرهنگسازی و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم وابسته به جنگل ها و مراتع، اقدامات اثرگذاری داشته باشند. به عبارت بهتر مدیریت پایدار و اجتماع محور در خصوص منابع طبیعی از طریق پیوند دادن منافع جامعه محلی به منافع حمایت و حفاظت از منابع طبیعی به ویژه در امر مقابله با آتش سوزی ها، شکل نگرفته است.
ازاین رو هرچند اقدامات متعددی توسط دستگاههای متولی به ویژه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور جهت مقابله با آتشسوزیها به انجام رسیده، ولی پیشرفت و موفقیت چندانی در کاهش وقوع آتش سوزی ها و تقلیل میزان خسارت ها به وجود نیامده است. بخش عمده ای از این عدم موفقیت ها ریشه در فقدان مدیریت پایدار و اجتماع محور منابع طبیعی و ایجاد تعارض منافع مابین جامعه محلی و برخی دستگاه های دولتی متولی حفظ منابع طبیعی که از طریق حذف مدیریت های مردمی و برخورد های متناقض دولت در بیرون راندن عشایر و ساکنان بومی جنگل ها در قالب طرح های تعادل دام و مرتع و قرق و در مقابل، واگذاری همان اراضی به سرمایه داران غیربومی در قالب بهره برداری از معدن و جایگزین نشدن مدیریت کارآمد به جای آن است. بنابراین روستاییان و عشایر محلی با دیدن چنین تناقضی از یک سو و با به خطر افتادن معیشت خود ازسوی دیگر، دلبستگی شان به منابع طبیعی و تعهدشان به بهرهبرداری پایدار از آنها کاهش می یابد و به نوع دیگری ازجمله ایجاد آتشسوزی شروع به تخریب میکنند. همچنین چالش های دیگری در یا این حوزه وجود دارد که در دو بخش چالش های حقوقی و چالش های مدیریتی-اجرایی به شرح زیر خلاصه شده است:
چالش های حقوقی:
1- نارسایی های برخی قوانین و عدم بازدارندگی جرائم و مجازات عاملان آتش سوزی،
2- خلأ قانونی در حمایت از گروه های داوطلب مردمی و نیروهای شرکتی تحت قرارداد جهت جبران آسیب ها و صدمات واردشده در محافظت از جنگل ها و مراتع به ویژه اطفای حریق،
چالش های مدیریتی-اجرایی:
3- فقدان برنامه جامع و منسجم پیشبینی، پیشگیری، اطفای حریق و احیا و بازسازی جنگلها و مراتع مبتنی بر رویکرد مدیریت اجتماع محور منابع طبیعی
4- موازیکاری و ناهماهنگی بین دستگاهها در پایش، پیشگیری و اطفای آتشسوزی جنگلها و فقدان مرکز ملی کنترل و پایش عرصههای طبیعی کشور که با پایش دقیق شبانهروزی عرصههای طبیعی و اطلاعرسانی بموقع به مراکز اطفای حریق و حضور بهموقع آنها با تجهیزات مناسب، سبب کاهش خسارت های آتشسوزیها شود،
5- نبود نقشه پهنهبندی ریسک وقوع آتشسوزی جنگلهای کشور،
6- فقدان ارزشگذاری اقتصادی – اجتماعی و محیطزیستی جنگل ها و مراتع و عدم آگاهی کافی متولیان و مردم از این ارزشها،
7- کمبود نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده، تجهیزات و امکانات مناسب و به روز برای پایش، پیشبینی، پیشگیری، اعلام و اطفای آتشسوزی که ریشه در کمبود منابع مالی برای تجهیز و ترمیم تجهیزات دارد،
8- دشواری دسترسی به کانون های آتش سوزی و نبود بالگردهای اختصاصی اطفای حریق جنگل ها و مراتع.
چالش های موجود نشان می دهد که مقابله با آتش سوزی های جنگل ها و مراتع کشور دارای ابعاد مختلف فنی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولیان اصلی و قانونی، به تنهایی نمی توانند از عهده انجام تمام عملیات حفاظتی و اطفای آتش سوزی جنگل ها بر بیایند و نیازمند عزم ملی و مشارکت فعالانه تمامی ذی نفعان به ویژه مردم، کشاورزان و جوامع محلی وابسته به جنگل ها و مراتع است. لذا به منظور موفقیت در مدیریت حریق جنگلها و مراتع کشور و تحقق اهداف اسناد بالادستی در امر جلوگیری از تخریب و همچنین حفاظت و حمایت از منابع طبیعی، به سبب پراکندگی و گستردگی عرصه های منابع طبیعی کشور و در عین حال وابستگی معیشت مردم محلی به منافع حاصل از جنگل ها و مراتع، لازم است ابتدا برنامه مدون، زمانبندی شده و گام به گام برای پیاده سازی حکمرانی مطلوب و مدیریت پایدار و اجتماع محور منابع طبیعی تهیه شود. سپس طبق الزام بند «ج» ماده (38) قانون برنامه ششم توسعه، با تعامل و همفکری دستگاههای مرتبط با محوریت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست، برنامه مدیریت جامع پیشگیری و مقابله با آتشسوزیهای عرصه های منابع طبیعی کشور که تمام ابعاد پایش، پیشبینی، پیشگیری، کشف و اطفای حریق، احیا و بازسازی و نحوه ساماندهی گروههای مردمی را در بر دارد، تدوین و عملیاتی شود. ازجمله راهکارهای دیگری که در رفع چالش های مذکور می توانند مؤثر باشند، می توان به تأمین بودجه مورد نیاز، اصلاح و رفع خلاءهای قانونی در زمینه حمایت بیمه ای و قضایی از گروه های داوطلب مردمی آسیب دیده در جریان اطفای حریق و تعامل سازی دستگاه ها، آموزش و فرهنگ سازی حفاظت از منابع طبیعی و غیره اشاره کرد که به تفصیل در این گزارش بدان ها پرداخته شده است.
منبع خبر: دفتر مطالعات زیربنایی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، تاریخ انتشار: 1399/09/19
برای مطالعه تفصیلی خبر، از فایل زیر استفاده کنید: