درس‌هایی از نوسازی شهر پاریس نمونه بارز و پیشگام مدرنیزاسیون شهری در میانه قرن نوزدهم میلادی

- مقدمه

 اولین قدم‌های شهرسازی مدرن در فاصله سال‌های 1830 تا 1850 برداشته شد. در این زمان معماران، عمدتا مشغول بحث و مشاجره درباره برتری و انتخاب یکی از سبک‌های گوتیک یا کلاسیک بودند و صنعت و محصولات صنعتی را تحقیر می‌کردند و در این پیشرفت سهم چندانی نداشتند.

این پیشرفت‌ها مرهون زحمات تکنسین‌ها و متخصصین بهداشت است که در جست‌وجوی راهی برای بهتر کردن وضع شهرهای صنعتی بودند؛ به طوری که اولین قوانین بهداشتی، همان اصول ابتدایی هستند که براساس آنها، قوانین شهرسازی معاصر پایه‌گذاری شد. جنبش‌های سال 1848 و عواقب آن، باعث شد که در مهم‌ترین ممالک اروپایی، یک گروه محافظه‌کار دست راستی روی کار آید که از آن میان «ناپلئون سوم» در فرانسه را می‌توان نام برد. این گروه که هم از قدرت مطلق و هم از حمایت ملی برخوردار بود، نظارت مستقیم دولت را در بخش‌های بسیاری از زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم لازم می‌شمارد و به همین دلیل، دست به اصلاحات تازه‌ای زد که گذشته از داشتن مشخصات ضدانقلابی، صفت بارز هماهنگی و به وجود آوردن نظم متقابل را نیز دارد. در این دوره از اصلاحات، شهرسازی نقش مهمی را ایفا می‌کند و به‌صورت وسیله‌ای موثر در دست صاحبان قدرت بود و این امر به‌خصوص در فرانسه بیش از هرجای دیگر مصداق پیدا کرد. در این میان برای نخستین بار به نظر می‌رسد، مساله طرح جامع یک شهر مدرن در مقیاسی مناسب با نظام جدید اقتصادی و سیاسی مورد توجه قرار گرفت و طرح پیشنهادی نه تنها روی کاغذ باقی نماند بلکه تا حد بسیاری اجرا شده و کلیه آثار آن چه از لحاظ تکنیکی و فرمال و چه از نظر اداری و مالی،

مو به مو مورد بررسی و کنترل قرار گرفت.

 

۲- اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی

تغییر نقشه پاریس

"شارل لوئی ناپلئون بناپارت" که از ۱۸۴۹ تا پیش از کودتای ۱۸۵۱ رئیس‌جمهور فرانسه و سپس از ۱۸۵۲ تا ۱۸۷۰ تحت عنوان «ناپلئون سوم» امپراتور این کشور بود، پایه قدرتش را روی وحشت ناشی از انقلاب سوسیالیستی فوریه ۱۸۴۸ گذاشت و در مقابل طبقه روشنفکر و اقلیت کارگر، بر ارتش و وجاهت ملی خود تکیه ‌کرد. شخصیت وی ایجاب می‌کرد که از طرفی برای کسب وجهه و محبوبیت بیشتر در پاریس دست به کارهای بزرگ و چشمگیر بزند و از طرف دیگر با تبدیل کوچه‌های قرون وسطایی پاریس به خیابان‌های وسیع و مستقیم، هم حرکت سپاه را آسان‌تر سازد و هم راه را بر انقلاب‌های احتمالی آینده ببندد. از نگاه نخست به نقشه‌ پاریس این چنین به نظر می‌رسد که خیابان‌های متقاطعی که محلات پرجمعیت شهر را به یکدیگر متصل می‌کنند، پیش از آنکه با ملاحظات شهرسازی ساخته شده باشند، به پیروی از فرم خندق‌هایی که به‌منظور دفاع از شهر، آن هم نه در مقابل دشمن خارجی بلکه برای جلوگیری از شورش خود اهالی پاریس، ایجاد شده‌اند. در تمام بحران‌های سیاسی، جنبش‌های انقلابی همیشه از محلات پاریس قدیم شروع می‌شدند و وضعیت خود کوچه‌ها موقعیت دفاعی مناسب ایجاد می‌کرد و سلاح‌های تعرضی موثری در دسترس انقلابیون قرار می‌داد. در کنار این اهداف سیاسی، انگیزه‌های اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز قرار داشتند که باز هم ایجاد تحولات اساسی را ضروری می‌ساختند. پاریس که در زمان انقلاب و «ناپلئون اول» نیم میلیون نفرجمعیت داشت، به‌سرعت در حال توسعه بود و در زمان «ناپلئون سوم» جمعیت آن به بیش از یک میلیون نفر رسیده بود. مرکز شهر قدیمی دیگر قادر نبود که وزن این چنین تشکیلات درحال توسعه‌ای را تحمل کند، خیابان‌های قرون وسطایی و باروک برای ترافیک فعلی جای کافی نداشتند و خانه‌های قدیمی احتیاجات بهداشتی یک شهر صنعتی را تامین نمی‌کردند.

آن طور که نقل می‌شود، «ناپلئون» روزی در مقر «سن کلو» برای میهمانان بی‌شمار خود می‌گفت: «وقتی در نیویورک در تبعید به سر می‌برد روزی در یک رستوران در کنار میز آدم عجیبی غذا می‌خورد که یک لوله کاغذ بسیار بزرگ روی میز پهن کرده و در آن طرح یک شهر بیست هزار نفری را با تمام کلیساها، میدان‌ها، مونومان‌ها و... کشیده بود و می‌گفت دیگر هر دفعه یک خانه نخواهیم ساخت، بلکه همه چیز در یک زمان شروع و در یک زمان خاتمه خواهد یافت. آن شخص همچنین جهت تامین زمین و آغاز ساختمان، مذاکره و عقد قرارداد نیز کرده بود». «ناپلئون سوم» در ادامه گفت: «آن روز با خود قرار گذاشتم در بازگشت به پاریس بدون هیچ شک و تردیدی پایتخت را بازسازی کنم.» در‌واقع تغییر نقشه پاریس توسط «ناپلئون» آغاز شد، در اتاق مطالعه‌ وی نقشه‌ بزرگی از پاریس بر دیوار آویخته شده بود که «ناپلئون» با دست خود یا چنان که «هوسمان» نوشته است «با دست پر جرات و شاهانه خود» تغییراتی را که در نقشه باید صورت گیرد، رسم کرده بود. این تغییرات با سه رنگ قرمز، آبی و سبز که هر رنگ به ترتیب نوبت اجرای آنها را در نقشه نشان می‌داد، مشخص شده بود. نقشه‌ اصلی و تمام کپی‌های آن به استثنای یک کپی در حریقی از میان رفت. تنها نسخه کپی که توسط مورخ فرانسوی در کتابخانه‌ قصر برلین کشف شد، نقشه‌ای بود که

«ناپلئون سوم» در هنگام دیدار پادشاه پروس از نمایشگاه سال ۱۸۶۷ پاریس به‌عنوان نمودار اقدامات مشعشع امپراتوری به وی هدیه کرده بود. این کپی اگرچه کاملا مطابق نقشه‌ اصلی نیست، با این همه معرف کار فوق‌العاده‌ای است که در شهرسازی در زمان کوتاه هفده سال (۱۸۶۹-۱۸۵۳) صورت گرفته است.

 

۳- بارون هوسمان و فرمانداری حوزه رود سن

بارون «ژرژ اوژن هوسمان» بانی و مجری طرح پاریس، در سال ۱۸۳۱ دکترای حقوق گرفت، در جریان مسوولیت‌های خود به طبقه بورژوازی نزدیک شد، در سال ۱۸۴۸ از «لویی بناپارت» برای ریاست جمهوری حمایت کرد و در نهایت در سال ۱۸۵۳ و بعد از عهده‌داری چند مقام، به فرمانداری سن رسید. وزیر کشور وقت فرانسه

"پرسین یی" پس از اینکه او را در یک ضیافت رسمی نهار ملاقات می‌کند، می‌گوید: «کسی که بیش از همه نظر مرا جلب کرد هوسمان بود. در برابر من یکی از شخصیت‌های خارق‌العاده اجتماع قرارگرفته بود. او مردی بود درشت هیکل، قوی، پرهیمنه، پرتحرک و درعین حال ظریف، زیرک و سرشار از استعداد. این مرد بی باک از اینکه خود را آن طور که هست نشان دهد اصلا پروا نداشت». «هوسمان» نیز درخاطرات خود می‌نویسد: هنگامی که وزیر از او سوال می‌کند که در آن مقام قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود جواب می‌دهد: «با وجود فرماندار فعلی و سیاستمداران کهنه کاری مانند او، هیچ. اما با استفاده از مردی که به خاطر مقام و محبوبیتش دارای امکانات کافی برای انجام کارهای بزرگ باشد و بتواند با نیروی جسمانی و روحانی با هرگونه عادات قدیمی که مردم فرانسه بی‌نهایت به آن پایبند هستند مبارزه کند، هرکاری را می‌توانم انجام دهم. از ناپلئون سوم که بگذریم هیچ یک از حکام، بدون استثنا هرگز به این فکر نبوده‌اند که یک فرماندار واقعی برای حوزه‌ سن به هتل دوویل پاریس بفرستد.» به این ترتیب طبیعی است که «هوسمان» به طرفداری از «ناپلئون سوم» می‌پردازد ولی متکی به طرفداری و تایید امپراتور از خود پیوسته سعی می‌کند که هیچ‌گونه مفهوم سیاسی به اقدامات خود ندهد و همیشه آنها را به عنوان اقدامات فنی و اداری که از ضروریات مشخصی منتج هستند جلوه‌گر بدارد.

 

۴- اصول برنامه‌ و اقدامات هوسمان

به محض اینکه «هوسمان» به سمت فرماندار انتخاب شد، تشکیلات تازه‌ای را برای انجام خدمات تکنیکی طبق روش مدرن به وجود آورد و برای این منظور یک عده از بهترین مهندسان را که قبلا هم با او کارکرده بودند در رأس این تشکیلات قرارداد. با تامین این وسیله اجرایی پرقدرت و مفید و با استفاده از اعتمادی که شخص شاه به وی داشت خود شخصا به رسیدگی درباره تشکیلات و ماموران اداری پرداخت. اصول برنامه «هوسمان» برای تغییر نقشه‌ پاریس که خود درآغاز قبول خدمت آنها را برای انجمن پاریس توضیح داد به ۴ دسته کلی تقسیم می‌شوند:

۱ -  در اطراف ساختمان‌های بزرگ، قصرها و سربازخانه‌ها فضای بیشتری ایجاد شود تا دیدار آنها چشم را بنوازد، آمدن به آنجا در مواقع جشن آسان باشد و دفاع هنگام شورش به سادگی صورت پذیرد.

۲-  وضعیت بهداشتی شهر با از میان بردن کوچه پس‌کوچه‌های منشأ بیماری‌های واگیردار ارتقا یابد. قسمت مرکزی پاریس پر از این کوچه‌های باریک غیرسلامت بود که «هوسمان» هرگز موفق نشد تمامی آنها را از میان‌ بردارد.

۳ -  ایجاد بلوارهای وسیع که نه‌تنها می‌توانست از هوا و نور کافی برخوردار باشد بلکه عبور سربازان نیز در آنها به آسانی میسر بود. با این ابتکار باید آسایش عمومی تامین شده و امکان شورش تضعیف می‌شد.

۴-  تاکید بر سهولت عبور و مرور و احداث خیابان‌ها به نحوی که مردم به آسانی به ایستگاه‌های راه آهن، مراکز تجاری و مکان‌های تفریح، بدون تاخیر و ازدحام و فارغ از حوادث عبور و مرور دسترسی یابند.

 

شمایی از اقدامات و برنامه‌های اساسی "هوسمان" در پاریس

هوسمان در دوره‌ فعالیت ۱۷ ساله‌اش (۱۸۶۹-۱۸۵۳) و در راستای اصول برنامه خود، اقدامات گسترده‌ای را برای تغییر وضع کالبدی پاریس انجام داده است که در پنج دسته‌ کلی می‌توان به‌ آنها اشاره کرد:

الف- اقدامات ساختمانی

مداخلات در وضع موجود شهر پاریس دراین زمینه، شامل تخریب محله‌های قدیمی و کشیدن خیابان‌های تازه و بلوارهای وسیع و همچنین ایجاد محله‌های جدید بود. «هوسمان» همچنین به تجدید بنای عماراتی که در اطراف خیابان‌های جدید قرار می‌گرفتند، پرداخت. این امر با بنای ساختمان‌های منظم برای فعالیت‌های بازرگانی، خدمات عمومی و مسکونی در دو جانب شبکه‌های جدید خیابان‌ها و استفاده از ساختمان‌ها و بناهای مهم به عنوان نقطه عطف آنها همراه بود. احداث میادین جدید که در حقیقت جزئی از خیابان‌های تازه احداث بودند و نیز تدوین قواعد و نظام ساخت‌وساز برای ایجاد یکپارچگی و وحدت در فرم‌ها و نماها را نیز باید به موارد مذکور افزود. در مرکز پاریس قدیمی ۳۸۴ کیلومتر و درحومه ۳۵۵ کیلومتر خیابان وجود داشت که «هوسمان» ۹۵ کیلومتر به مرکز و ۷۰ کیلومتر به حومه اضافه کرد. وی با تخریب و قطعه‌قطعه کردن بسیاری از محله‌های قدیمی، هسته‌ قرون وسطایی شهر را از تمام جهت بریده و خیابان کشی می‌کند و عملا روی کالبد شهر قدیم شبکه‌ای از خیابان‌های وسیع و مستقیم قرار داده و یک سیستم واحد ارتباطی بین مراکز اصلی زندگی شهری و ایستگاه‌های راه‌آهن به‌وجود می‌آورد. این شبکه‌بندی درعین حال شامل همه نوع پیش‌بینی‌های لازم برای حرکت وسایل حمل و نقل از قبیل تقاطع‌های لازم و نحوه‌ ارتباط نیز بود.

ب- احداث باغ‌ها و پارک‌های عمومی

بخش دیگری از کارهای «هوسمان» که در زمینه ارتقای بهداشت عمومی و بهبود بخشیدن به شرایط زندگی ساکنان پاریس موثر بود، درختکاری‌های منظم درخیابان‌ها، بلوارها، میدان‌ها و بالاخره احداث باغ‌ها و پارک‌های عمومی است. وی در این زمینه از وجود همکاری کاردان به نام «آلفان» استفاده کرد. در طرح این پارک‌ها که از منظرسازی انگلستان ملهم بود، از طبیعت تقلید می‌شود و پارک‌ها اغلب به شیوه‌ای رمانتیک، کوه پایه‌ها، دره‌ها، دریاچه‌ها و جویبارهای کوچکی را در بر می‌گرفتند که نقطه مقابل طرح کلی شهر و ایجاد محورهای مستقیم به شیوه کلاسیک بود. از طرف دیگر، این پارک‌ها برخلاف پارک‌های انگلیسی که درآن زمان تنها به معدودی قشر متمکن اختصاص داشت، برای عموم مردم و تفرج روزهای تعطیل آنها ساخته شده و علاوه‌بر این، وظیفه ایجاد شش‌های تنفسی برای پاریس را نیز برعهده داشتند. «بوادو بولونی» در غرب پاریس و «بوادو ون سن» در شرق آن، دو پارک عظیم این شهر هستند که روی نقشه پاریس مانند دو شش خود نمایی می‌کنند. اگر طرح «هوسمان» به‌طور کامل اجرا می‌شد، این دو پارک با کمربندی سبز در امتداد دیوارهای دفاعی قدیمی شهر به یکدیگر مرتبط می‌شد. غیراز این دو پارک، پارک «مون سو» در مرکز و پارک زیبای «مون سوری» درجنوب و پارک «بوت - شمون» برای کارگران در شمال نیز دراین دوره احداث شدند.

 

ج- نوسازی و احداث شبکه‌های تاسیساتی و راهیابی

این اقدامات، با وسعت و نظمی نظیر آنچه «هوسمان» موفق شد انجام دهد، کمتر سابقه دارند. برای تاسیسات آب، «هوسمان» از وجود همکاری با ارزش به نام «بلگراند» استفاده می‌کند و از او برای تهیه‌ پروژه‌‌های آبراه‌های جدید و تاسیسات بالا آوردن آب رودخانه سن دعوت می‌کند. با کمک این فرد حجم آب تهیه شده از ۱۲.۰۰۰ متر مکعب به ۳۴۳.۰۰۰ متر مکعب در روز و طول لوله‌کشی آب از ۷۴۷ کیلومتر به ۱۵۴۵ کیلومتر افزایش می‌یابد. «بلگراند» همچنین شبکه جدیدی برای فاضلاب می‌سازد و طول گندآبروی موجود را از ۱۴۶ به ۵۶۰ کیلومتر می‌رساند که از این مقدار فقط ۱۵ کیلومتر مربوط به شبکه قبلی و بقیه تاسیسات تازه است.

زباله‌های وارده به رود سن توسط دستگاه‌های «کلکتور» جمع آوری شده و به طرف دره‌های دورتر حمل می‌شود. شبکه‌ روشنایی سه برابر می‌شود، یعنی از ۱۲۴۰۰ شعله گاز به ۳۲۳۲۰ شعله گاز می‌رسد. سرویس حمل‌ونقل از نو سازمان می‌یابد و درسال ۱۸۵۴ شرکت واحدی به نام شرکت عمومی «امنیبوس» تشکیل می‌شود و درسال ۱۸۵۵ نیز یک سرویس منظم درشکه‌رانی عمومی به‌وجود می‌آید. او همچنین در سال ۱۸۶۶ زمین‌های «مری- سور- اواز» را برای احداث قبرستان جدید خریداری می‌کند.

 

د- الحاق حومه‌‌های پاریس به شهر

در این بخش وظیفه‌ای سنگین به‌وجود آمد و آن الحاق حومه‌‌های پاریس به خود شهر بود و به این ترتیب مساحت پاریس به یک‌و‌نیم برابر افزایش یافت. در این راستا یازده شهرداری کوچک پاریس به شهر منضم گشت و دوازده ناحیه قدیمی پاریس به بیست ناحیه تبدیل شد و مسوولیت اداری هریک از این بیست ناحیه به یک شهرداری محول شد. به این ترتیب حدود شهر به استحکامات آن متصل می‌شود و در نظر است که برای ساختن یک خیابان کمربندی و سریع، یک شعاع ۲۵۰ متری نیز از خارج به شهر اضافه شود، ولی گرفتن این زمین‌ها از مالکان میسر نمی‌شود.

بعد از الحاق این ۱۱ شهرداری اطراف به پاریس، اداره‌ای به نام «اداره طرح پاریس» ایجاد می‌شود که در آن سال به سال نقشه‌هایی جدید با در نظر گرفتن تحولات جدید طرح شده و عملا تجارب گذشته با آینده پیوند می‌خورد. با اتخاذ این روش بود که امکان ادامه پیشرفت شهر پاریس در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی، کاملا تامین می‌شد. نکته کلیدی این بود که نه «ناپلئون» و نه «هوسمان» به الحاق حومه‌ها به شهر قانع نبودند و «هوسمان» در پی طرحی جامع برای ناحیه‌ای وسیع‌تر که شهر و حومه‌های آن را در بر می‌گرفت، برآمد که شاید بتوان آن را نوعی برنامه‌ریزی منطقه‌ای در آن زمان در نظر گرفت.

 

هـ- اصلاح ساختار اداری و تقویت اقتصاد شهر پاریس

اصلاحات اداری همگام و همزمان با اصلاح قوانین، ‌رهبری تمرکز یافته کلیه‌ اقدامات عمرانی پایتخت و بهره‌گیری از اعتباراتی که نه از طریق سرمایه بدون بازگشت، بلکه به واسطه قرضه‌ای که در رابطه با بازدهی آینده اقدامات ضمانت شده است، جزو اقدامات «هوسمان» و نتایج حاصل از آنها است که وی از طریق مبارزه سخت با بخش‌ها و دوایر اداری و همچنین ناظران سیاسی خود به آنها رسیده است. انجام کارهای ساختمانی عمومی نه‌تنها باعث ترقی قیمت زمین‌های اطراف آن می‌شد، بلکه با ایجاد فرصت‌ها و موقعیت‌های بهتر و رقابت‌پذیر که پویایی اقتصادی، فضای ساخته شده را به دنبال داشت، عملا تمام شهر را تحت تاثیر قرار می‌داد. از سال ۱۸۵۳ تا ۱۸۷۰، «هوسمان» در حدود ۵/۲ میلیارد فرانک در کارهای عام‌المنفعه خرج می‌کند که فقط ۱۰۰ میلیون آن را از دولت دریافت می‌دارد، بدون اینکه مالیات‌های جدیدی وضع کند یا اینکه مبلغی به مالیات‌های قدیمی اضافه کند. در همین زمان جمعیت پاریس از یک میلیون و دویست هزارنفر به نزدیک ۲ میلیون نفر می‌رسد، درحالی که ۲۷۰۰۰خانه تخریب و در عوض ۱۰۰.۰۰۰ خانه تازه ساخته شده است. درآمد متوسط یک فرانسوی از ۲۵۰۰ به ۵۰۰۰ فرانک و همان‌طور که «پرسین یی» می‌گوید: درآمد شهرداری پاریس از ۲۰، به ۲۰۰ میلیون فرانک می‌رسد و به این ترتیب می‌توان گفت که خود شهر هزینه «سیستماسیون» خود را می‌پردازد. اگرچه این اقدامات روی‌هم‌رفته بسیار مفید و رضایت‌بخش بودند، ولی روش تقسیم ثروت کلانی که بر جای گذاشت، چندان خوشایند نبود.

جمع‌بندی و بحث در کارهای هوسمان

برنامه و نقشه «هوسمان» بیش از همه به این دلیل مورد نظر است که درواقع اولین نمونه یک فعالیت مثبت و نسبتا جامع برای ایجاد تغییر و تحول در شهری بزرگ و مدرن به شمار می‌رود. او موفق شد به‌طور قاطع و با دخالت مستقیم، شهر پاریس را تحت نظم و قاعده‌ای معین درآورد. در آن زمان این اقدامات او کاری زورگویانه و خشن تلقی می‌شد و او مجبور بود که انتقادات بسیار شدید و خصمانه‌ای را چه از طرف سیاستمداران و چه از جانب سایر مردم تحمل کند «هوسمان» در واقع نماد و نماینده قرن نوزدهم در کار و تولید است.

وی در مدت هفده سال با نیرویی که از یک تصمیم استوار و دوراندیشی مایه می‌گرفت، بزرگ‌ترین شهر قرن نوزدهم را بر مبنای نگاهی عمدتا مهندسی و پلی‌تکنیک به وجود می‌آورد. او به‌عنوان یک پیشرو، سال‌ها قبل از آنکه اتومبیل به صحنه شهر وارد شود به مساله عبور ومرور و حمل و نقل شهر توجه ویژه داشت. احداث خیابان‌های طویل و عریض و ایجاد دورنماهای وسیع با درختکاری در جانب آن و نیز نماهای متحدالشکل ساختمان‌ها، از ویژگی‌های شهرسازی «هوسمان» است.

این اقدامات که مستقیما بر شهرسازی عصر صنعت تاثیر گذاشت، با تمام عیوب و محاسنش با اجتماع زمان از هر لحاظ وفق می‌داد و به همین دلیل با موفقیت فوق‌العاده‌ای روبه‌رو شد، تا آنجا که به‌‌صورت رویه معمول تمام شهرهای اروپا درآمد و به‌خصوص پس از سال ۱۸۷۰ هر جا که مسائل شهرسازی مشابهی پیش آمد روش او مورد تقلید قرارگرفت. در تمام شهرهای بزرگ کشورهایی که بعد از فرانسه به جاده صنعت قدم نهادند، تقلید از نقشه‌ پاریس و به تعبیری «شهرسازی هوسمان گونه» مشهود است.

هرچند بنا به تعبیر خود «هوسمان» اگر «ناپلئون» با دست پرجرات شاهانه خود تغییراتی که در نقشه پاریس باید صورت می‌گرفت، رسم نکرده بود و او را تحت حمایت کامل خود قرار نمی‌داد، این همه تغییر و تحول در شهر پاریس بعید می‌نمود، اما ویژگی‌های شخصی «هوسمان» و زیرکی و دوراندیشی، ظرفیت و استعداد و توجه به حقایق زمان و به‌خصوص شهامت و پیگیری وی درانجام اقدامات مذکور، بسیار تاثیرگذار بود. با این وجود، این اندیشه‌ها و طرح‌ها در چارچوب سیاست‌های شهرسازی معین با حمایت، تقویت و جوابگویی خواست‌های «ناپلئون سوم» توجیه می‌شوند و به عبارت دیگر، شخصیت بارز «هوسمان» تا حد زیادی مرهون شرایط سیاسی- اجتماعی دوره خود است که در قالب شدت عمل در پوزیتیویسم سیاسی تجلی یافت. موضوع آن است که دگرگونی‌های انجام شده به دست «هوسمان» از جهتی بسیار پیشتاز و متمایزند و از جهت دیگر، در آخرین تحلیل، وسیله‌ای برای جلوگیری از رشد تفکری نو، نیرومند و جامعه گرا هستند که در جهت عکس خواسته‌های «ناپلئون سوم» در حرکت بود.

ناشر «خاطرات هوسمان» درسال ۱۸۹۰ می‌نویسد: «در نظر همه، پاریس زمان‌ ما، بیش از پاریس زمان امپراتوری به او تعلق دارد.» در واقع سیمای پاریس «هوسمان» برای کسی که از نمایشگاه سال ۱۸۸۹ دیدن می‌کرد، خیلی واضح‌تر و مشخص‌تر از پاریسی بود که در زمان خود او، در ۱۸۶۷ با بناهای نیمه تمام وخیابان‌های نیمه کاره‌اش به چشم می‌خورد.

 

منابع

۱- بنه ولو، لئوناردو (۱۳۵۵). بنیادهای شهرسازی مدرن. ترجمه مهدی کوثر. تهران: دانشگاه تهران.

۲- بنه ولو، لئوناردو (۱۳۵۷). تاریخ معماری مدرن. ترجمه سیروس باور. تهران: دانشگاه تهران.

۳- توسلی، محمد (۱۳۸۸). طراحی شهری: هنر نو کردن ساختار شهر. تهران: محمود توسلی.

۴- فلامکی، محمدمنصور (۱۳۷۴). بازنده سازی بناها و شهرهای تاریخی. تهران: دانشگاه تهران.

۵- گیدئون، زیگفرید (۱۳۵۵). فضا، زمان و معماری. ترجمه منوچهر مزینی. تهران: دانشگاه تهران.

پارسا ارباب - پژوهشگر دکترای تخصصی شهرسازی، دانشگاه تهران

parsaarbab@ut.ac.ir