فزونی جمعیت جوان و افزایش نرخ بیکاری سبب شده است موضوع اشتغال و شاخصهای مربوط به آن یکی از چالشهای جدی و بحثانگیز کشور باشد. در تحقیق پیرامون اشتغال در گسترة استانهای کشور، متغیرها و مؤلفههای گوناگونی دخالت دارند و به نظر میرسد نبود توازن در توزیع این متغیرها نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در بین استانها به دنبال داشته است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی، روشنشدن بخشی از نابرابری اجتماعی ـ اقتصادی در زمینة اشتغال، به منظور توزیع عادلانه امکانات در استانهای کشور است. در این نوشتار، بر اساس نتایج عمومی نفوس و مسکن سال 1385 کشور، 55 متغیر نرمالشده بهکار گرفته شد. این متغیرها با روش تحلیل عاملی به 10 عامل کاهش یافت و به طور ترکیبی در مؤلفههای معنیدار قرار داده شد. سپس، استانهای کشور با مدل تحلیل خوشهای به 4 طبقه همگن تقسیم شدند. نتیجة تحقیق نشان داد عدم تعادلهای شدیدی در سطح کشور وجود دارد، به طوری که استانهای تهران و قم بهترین شرایط را از لحاظ شاخصهای اشتغال داشته و در سطح اول، یعنی بسیار برخوردار میباشند و استان خراسان جنوبی در ردیف آخر و سطح چهارم، یعنی محروم قرار میگیرد.